آیبز خانه شماره‌ی ۱۳۴ یا سعی در بازیابی خاطرات از دست رفته (پادکست نوین کتاب – اپیزود ۳) - آی بز

شماره‌ی سوم پادکست نوین کتاب گویا درباره‌ی شاعری است که دوم مرداد سالمرگش است: احمد شاملو. احمد شاملو یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین شاعران شعر نوی ایران است. شاعری که اشعارش حتی شبیه اصطلاح وارد فرهنگ عامه‌ی مردم شد. آن‌قدر که مهرجویی عاشقانه‌هایش را در دهان حمید هامون گذاشت تا خطاب به مهشید بگوید.
«مراتوبی‌سببی نيستیبه راستیصلت كدام قصيده‌ایای غزل؟ستاره‌بارانِ ‌كدام سلامیبه آفتاباز دريچه‌ی تاریک؟كلام از نگاه تو شكل می‌بنددخوشا نظربازيا كه تو آغاز می‌كنی!»
احمد شاملو متولد ۲۱ آذر ۱۳۰۴ متخلص به الف. بامداد  است. شاملو شاعر، مترجم، روزنامه‌نگار، پژوهشگر و فرهنگ‌نویس و فیلمساز بود. او دوم مرداد ۱۳۷۹ دار فانی را وداع گفت. این پادکست در باب شاملو، اهمیت شعر و سایر فعالیت‌های ادبی و فرهنگی اوست. و در آن از نظرها و روایت‌های کسان بسیاری می‌شنویم: اسماعیل نوری‌اعلا، سیمین بهبهانی، محمد حقوقی، ضیا موحد، محمدعلی سپانلو،  ایران درودی، عباس کیارستمی، ناصر تقوایی و آیدا سرکیسیان.
«دهانت را می‌بویندمبادا گفته باشی دوستت دارمدلت را می‌پویندمبادا شعله‌ای در آن نهان باشدروزگار غریبی‌ست نازنینو عشق را کنار تیرک راهبند تازیانه می‌زنندعشق را در پستوی خانه نهان باید کردشوق را در پستوی خانه نهان باید کردروزگار غریبی‌ست نازنین»
اسماعیل باستانی در این پادکست به سراغ آیدا سرکیسیان نیز می‌رود. زنی مهم و پرنفوذ در زندگی احمد شاملو.
احمد شاملو در ۱۴ فروردین ۱۳۴۱ با آیدا سرکیسیان (ریتا آتانث سرکیسیان) آشنا می‌شود. این آشنایی را می‌توان نقطه عطف مهمی در زندگی احمد شاملو به حساب آورد. شعرهای مجموعه‌‌های «آینده در آینه»، «آیدا: درخت و خنجر و خاطره» متاثر از این آشنایی است. تا آنجا که شاملو می‌گوید: «هر چه می‌نویسم برای اوست و به خاطر او… من با آیدا آن انسانی را که هرگز در زندگی خود پیدا نکرده‌بودم پیدا کردم».
پادکست سوم نوین کتاب همراه با صدای جاودان شاملو، خوانش نامه‌ای از مجموعه‌ی مثل خون در رگ‌های من، شامل نامه‌های احمد شاملو به آیدا، با صدای شاهین شرافتی و شعر ماهی با صدای گیرای ایرج گرگین است.
«من فکر می کنمهرگز نبوده قلب مناین‌گونه گرم و سرخاحساس می‌کنمدر بدترین دقایق این شام مرگ‌زایچندین هزار چشمه خورشیددر دلممی‌جوشد از یقیناحساس می‌کنمدر هر کنار و گوشه این شوره‌زار یأسچندین هزار جنگل شادابناگهانمی‌روید از زمینآه ای یقین گمشده، ای ماهیِ گریزدر برکه‌های آینه لغزیده تو به تومن آبگیر صافیم، اینک! به سحر عشقاز برکه‌های آینه راهی به من بجو…»
انسان، جنایت و احتمال یا مردی در تبعید ابدی (پادکست نوین کتاب – اپیزود ۲)

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 351 views بار دسته بندی : کتاب و ادبیات تاريخ : 19 اکتبر 2020 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.