پس از هفتهها سر و صدا از سوی مایکروسافت، سر و صدایی که قرار بود به تجربهای هیجانانگیز برای طرفداران ایکسباکس ختم شود، بالاخره آخر هفته شاهد برنامهی Xbox Games Showcase بودیم. نه تنها انتظاراتمان برای نمایش بازیهای درست و درمان و تماشای کیفیت بازیهای قویترین کنسول نسل بعد هرگز برآورده نشدند، بلکه با سطحی تازه از بیتفاوتی از سوی مایکروسافت برای بازیها روبرو شدیم. برای مایکروسافت نه هیلو مهم است و نه ظاهرا هیچ بازی دیگری؛ تنها هدف مایکروسافت، پر کردن لیست بازیهای گیم پس است.
فاجعه از همان ابتدای کار نمایان شد. حال و روز Halo Infinite به هیچ وجه خوب نیست، اما مایکروسافت در عرضهی آن تا چند ماه دیگر مصر است. آنچه به عنوان گیمپلی Halo Infinite نشانمان دادند، در ظاهر قرار است نوید بازگشت این مجموعه را به ریشههای خود دهد. محیطها، سلاحها، دشمنان و مهمتر از همه، گیمپلی Halo Infinite عینا شبیه به قسمت اول این مجموعه بازیها طراحی شده است.
تلاش برای شباهت به قسمت اول مجموعهی هیلو حتی در گرافیک آن هم لحاظ شده است. در واقع، تنها کافی است کمی به بازی بنگریم تا به ایدهی پشت آن پی ببریم: اساسا Halo Infinite حقهای برای جذب طرفداران قدیمی مجموعه بازیهای هیلو به اکوسیستم جدید مایکروسافت و سرویسهای حول آن است و نه چیزی بیشتر.
طولی نکشید که این ایده از سوی مایکروسافت هم کم و بیش تایید شد. دقایقی پس از نمایش بازی، آیجیان مصاحبهای با مایکروسافت دربارهی Halo Infinite منتشر کرد؛ مصاحبهای که مشخصا به ساختار بازی و برنامههای مایکروسافت برای این بازی میپرداخت.
مایکروسافت هیلو را به یک بازی آنلاین سرویس-محور تبدیل کرده است؛ یعنی اساسا Halo Infinite یک بازی آنلاین شبیه به دستینی است، ولی نه حتی گرافیک دستینی ۱ سال ۲۰۱۴ را دارد و نه گیمپلی خوب آن را. آنچه به عنوان گیمپلی بهترین بازی ایکسباکس سری ایکس نشانمان دادند، در مقابل یک بازی قدیمی ایکسباکس وان حرفی برای گفتن نداشت.
ایکسباکس سری ایکس (۲۰۲۰)
بگذارید مستقیما از خود مایکروسافت نقل کنیم: «هیلو اینفینیت یک پلتفرم برای ارایهی محتوای جدید در دنیای هیلو است و برنامهای برای عرضهی شمارههای جدید هیلو در آینده وجود ندارد.»
اگر هنوز وخامت قضیه را متوجه نشدهاید، بیایید واقعیت آنچه مایکروسافت در ذهن دارد را سادهتر بیان کنیم: هیلو اینفینیت پنج سال در دست توسعه بوده، ولی ذرهای آمادهی عرضه نیست، اما چون قرار نیست کسی برای بازی پول دهد، مایکروسافت با خیال راحت یک بازی نصفه و نیمه را روی سرویس گیم پس به مخاطب تحویل میدهد. اساسا هیچ کس ۶۰ دلار برای خرید بازی پیاده نشده است، در نتیجه صدای کسی هم در نمیآید و مایکروسافت هم قسر در میرود.
در نظر داشته باشید که اینها تخیلات ذهنی ما نیست: برنامهی مایکروسافت رسما این است که به مرور زمان داستان Halo Infinite را در قالب آپدیت و چیزهایی شبیه به آن، کامل کند. حتی درست کردن وضعیت وحشتناک گرافیک بازی هم به عنوان یک آپدیت برای زمانی نامشخص در نظر گرفته شده است.
مایکروسافت میداند که آن طرفدار دوآتشهی هیلو که زندگی خود را روی ایکسباکس ۳۶۰ صرف هیلو ۳ و بخش چند نفرهی آن کرده بود و چند سالی است سراغ بازی نرفته، خبری از این تصمیمات و برنامهها ندارد. مایکروسافت میداند که نام هیلو هنوز هم به خودی خود جواب میدهد، در نتیجه از آن استفاده میکند تا مخاطبهای سرویس گیم پس خود را (که البته بدون اغراق بگوییم، بهترین سرویس اشتراکی تاریخ بازی است) بزرگتر کند.
چند هفتهی پیش بود که فیل اسپنسر، مدیر ایکسباکس، طی مصاحبهای به وبسایت گیم اینداستری گفت که تصمیم آنها برای عرضهی بازیهایشان روی چند نسل کنسولی، تاثیری روی کیفیت آنها نخواهد گذاشت. ما هم این تاثیر نگذاشته را به خوبی در برنامهی ایکسباکس آخر هفته تماشا کردیم.
واضح است که برای مایکروسافت، کیفیت آنچه روی گیم پس عرضه میکند، مهم نیست؛ حتی اگر آن بزرگترین مجموعهاش یعنی هیلو باشد. برای اولین بار هم نیست که چنین چیزی را میبینیم. به خوبی وضعیت عرضهی Master Chief Collection و Sea of Thieves را به خاطر داریم. سالها طول کشید تا این دو بازی پس از دهها آپدیت به وضعیتی قابل قبول برسند.
مشکل این جاست که مایکروسافت نهتنها مشکلی با این موضوع ندارد، بلکه متاسفانه قرار است خیلی جدی آن را ادامه دهد. هیلو اینفینیت به جای خود، دیروز از گوشه و کنار شنیدیم که حتی Fable جدید هم قرار است یک بازی آنلاین و سرویس-محور باشد.
هدف نهایی مایکروسافت این نیست که بازی خوب تحویل مخاطب خود دهد، بلکه هدف این است تا جار بزند که «هیلو جدید آمده! اگر اشتراک گیم پس ما را بخرید، روی همهی ایکسباکسها، کامپیوترها، موبایلها و تبلتها میتوانید آن را بازی کنید!»
کنسول ایکسباکس ذرهای برای مایکروسافت مهم نیست. این را ما نمیگوییم، بلکه فیل اسپنسر میگوید. مایکروسافت درآمدی از فروش کنسول ایکسباکس ندارد. کنسولهایی مثل وان ایکس و سری ایکس آنقدر از دیدگاه مهندسی شگفتانگیز هستند که حتی ممکن است به خاطر هزینههای تحقیق و توسعه و طراحی آنها، مایکروسافت نهایتا محتمل ضرر هم شده باشد. خود مایکروسافت هم میداند که نمیتواند در کنسول چه با نینتندو و چه با سونی رقابت کند. به همین دلیل هم اسپنسر بارها گفته که برنامهی نهایی آنها راه انداختن سرویسهای استریم ابری ایکسباکس و ارایهی آن به میلیاردها نفر روی کرهی زمین است.
با تمام این اوصاف، مایکروسافت ظاهرا متوجه نشده که نتفلیکس به این خاطر بزرگترین سرویس اشتراکی دنیاست که تمام قسمتهای هر فصل سریالهای خود را به آمادهترین شکل ممکن، در یک ساعت مشخص عرضه میکند.
گیم پس هنوز هم بهترین سرویس اشتراکی بازی است، ولی نه به خاطر مایکروسافت که در راستای پر کردن سریعتر لیست بازیهای گیم پس کاملا قید کنترل کیفی را زده و حتی هیلو را فدای آن کرده، بلکه به خاطر سگا و اسکوئر انیکس که گیم پس را نجات دادهاند.
خوشبختانه هنوز هم شرکتهایی وجود دارند که حاضرند پروژههای خود را یکی دو سال به عقب بیاندازند، ولی محصولی کامل و آماده تحویل خریدار دهند؛ شرکتهایی که نمیگذارند مایکروسافت سرویس گیم پس خود را به یک اشتراک برای عرضهی بازیهای نصفه و نیمهی خود تبدیل کند.
عکسالعملها نسبت به رونمایی از هیلو اینفینیت در شبکههای اجتماعی را به راحتی میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ از یک سمت جماعتی بازی را به خاطر کیفیت بسیار پایین آن کوبیدهاند و در طرف مقابل گروهی حس نوستالژیشان گل کرده و چپ و راست بازی را به این خاطر که شبیه به هیلو ۱ است، ستایش میکنند.
به هیچ وجه نباید این موضوع را فراموش کنیم که مایکروسافت قصد کرده تا نسل بعد ایکسباکس را حول گیم پس شکل دهد و ایدهی آنها هم از گیم پس، نه ساخت و ارایهی تجربههایی باکیفیت، بلکه ارایهی لیستی بلند و بالا از بازیها روی آن است. اینکه یک بازی روی یک سرویس اشتراکی عرضه میشود، دلیلی بر آن نیست تا آن را نیمه کاره تحویل مخاطب دهیم و به او بگوییم که قرار است «همگام با بر برنامهریزیهای متعدد و طی پشتیبانی بلند مدت» کامل و شاید درست شود.
هر قدر که میخواهید به کال آو دیوتی، دستینی و فیفا به خاطر سیاستهای تجاریشان بد و بیراه بگویید، ولی هرگز نمیتوانید این موضوع را انکار کنید که همهی آنها محصولی کامل، سرگرمکننده و باکیفیت تحویل مخاطب خود میدهند.
وقتی مایکروسافت و ایکسباکس، به عنوان یکی از سه مهرهی اصلی صنعت بازی، به ادامهی جریان عرضهی بازیهای نصفه و نیمه دامن میزنند و رسما آن را به عنوان سیاستی مثبت معرفی میکنند، چگونه میتوان انتظار داشت تا دیگر شرکتها اعم از الکترونیک آرتز و یوبیسافت از انجام آن دست بکشند؟ چنین حرکاتی چیزی جز زیر سوال بردن هوش مخاطب نیست.