آیبز فیلم «دوشیزه مارکس»؛ مبارزه و عشق نافرجام دختر کارل مارکس - آی بز

فیلم سینمایی «دوشیزه مارکس»‌ (Miss Marx) یک درام تاریخی به کارگردانی سوزانا نیکارلی است که به شرح مبارزات اجتماعی و در عین حال رابطه عاشقانه نافرجام دختر کارل مارکس در زندگی شخصی‌اش می‌پردازد. این اثر سینمایی در روزهای اخیر در جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز ۲۰۲۰ اکران و با واکنش سرد منتقدان روبه‌رو شده است.
جدیدترین اثر سوزانا نیکارلی کارگردان زن ایتالیایی درباره النور مارکس جوان‌ترین دختر کارل مارکس (فیلسوف معروف و اقتصاددان آلمانی) است؛ زنی باهوش و پرشور که از جمله پیشگامان ارتباط برقرارکردن میان مفاهیم جریان‌های فمینیسم و سوسیالیسم بوده است.
در فیلم دوشیزه مارکس حضور النور در نبردهای کارگری، مبارزات حقوق زنان و لغو کار کودکان نمایش داده می‌شود. این فیلم زندگینامه‌ای با عبور از این دوران مبارزاتی یک عشق پرشور و تراژیک را که النور در سال‌های بعد درگیر آن شد هم درون روایت جا داده است.
رامالا گری نقش اصلی فیلم را ایفا می‌کند و بازیگرانی چون پاتریک کندی و جان گوردون سینکلر هم نقش‌های دیگر فیلم را برعهده دارند.
رامالا گری که در این اثر سینمایی به ایفای نقش النور مارکس پرداخته هنرپیشه‌ای بریتانیایی است که بیشتر بابت حضور در سریال‌های تلویزیونی تحسین شده است.
پاتریک کندی که در نقش ادوارد اولینگ (مردی که با النور رابطه عاطفی دارد) جلوی دوربین رفته، سابقه حضور در سریال‌هایی چون «آینه سیاه» (Black Mirror) و «دانتون اَبی» (Downton Abbey‎) را در کارنامه دارد و جان گوردون سینکلر در نقش فریدریش انگلس (کمونیست آلمانی و نزدیک‌ترین همکار مارکس) یک بازیگر اسکاتلندی است که شاید بیشتر شهرتش را مدیون حضور در فیلم «دختر گرگوری» (Gregory’s Girl‎) باشد؛ یک کمدی رمانتیک بریتانیایی که در سال ۱۹۸۱ ساخته شد.
گرچه زبان فیلم دوشیزه مارکس انگلیسی است اما آن را یک زن ایتالیایی کارگردانی کرده است. سوزانا نیکارلی که یک هنرپیشه، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ایتالیایی است پیش از این با چند فیلم بلند دیگر در جشنواره ونیز حضور داشته و در مجموع قبل از ساخت دوشیزه مارکس سه فیلم داستانی بلند را کارگردانی کرده است؛ از جمله این آثار می‌توان به کمدی درام «فضانورد» (Cosmonaut) اشاره کرد.
اما دوشیزه مارکس از جمله آثاری است که در بخش رقابتی جشنواره ونیز چندان به دل منتقدان ننشسته است. در حالی که تا کنون درباره این فیلم ۷ نقد در وبسایت راتن تومیتوز منتشر شده ۵ نقد منفی و تنها ۲ نقد در دفاع از فیلم بوده است. این وضعیت رضایت ۲۹ درصدی منتقدان را از فیلم ایجاد کرده که کیفیت پایین آن را از نظر این گروه از مخاطبان سینما بازتاب می‌دهد.
در ادامه نظرات تعدادی از منتقدان را درباره این فیلم ۱۰۷ دقیقه‌ای با هم مرور خواهیم کرد.

گزیده‌ی نقدها و بررسی‌های فیلم دوشیزه مارکس
ایندی‌وایر / کیت اربلند
به نظر می‌رسد النور کاملا مصمم است که نقش‌های کلیشه‌ای و معمولی که در زندگی برایش تعریف شده را شکسته و از آن قالب‌ها خارج شود. گرچه او در یکی از مهم‌ترین خانواده‌های متفکر دوران مدرن به دنیا آمده، اما در قبال همه اطرافیانش همواره باید نقش مراقب و پرستار را بازی کند.
به این ترتیب عجیب نیست که او تا این حد تحت تأثیر مباحث مربوط به حقوق کارگران یا وعده‌های فمینیسم قرار گرفته بود؛ شاید به این دلیل که بیشتر از همه کسانی که برایشان موعضه می‌کرد خود به این مفاهیم نیاز داشت.
این موضوعات مسائل بزرگی‌اند و دقیقا همان مسائلی‌ هستند که فیلم سینمایی دوشیزه مارکس به شکل متناوب به آن‌ها نزدیک شده اما به شکلی سطحی از کنارشان می‌گذرد. فیلم به جای درگیری عمیق با این ایده‌های پیچیده مسیری صاف و ساده را برای روایت قصه‌اش انتخاب می‌کند.
تلگراف / رابی کالین
آیا این فیلم زندگینامه درباره‌ی جوان‌ترین دختر کارل مارکس که در جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد توان ایجاد تغییری در این ژانر را دارد؟ آن هم در ژانری از آثار که از نظر لحن و فرم بسیار ترسو به حساب می‌آیند.
افسوس که نه. به جز چندین سکانس زودگذر، فیلم سوزان نیکارلی یک اثر کرخت کسالت‌بار است؛ بلایی که عموما سر چنین آثاری می‌آید. حتی بازی هوشیارانه و پرتلاش رامالا گری قادر نیست به تنهایی سرنوشت فیلم را تغییر دهد.
کارگردان که خود نویسنده‌ی فیلم‌نامه هم بوده سعی کرده بخش حرفه‌ای و بخش شخصی زندگی النور مارکس را در نوعی وضعیت تعادلی نگه دارد. کاری که در سطح نظری تحسین‌برانگیز است اما در عمل به شکل ناامیدکننده‌ای خشک از کار درآمده.
شاید اگر فیلم‌نامه این‌چنین به یک صفحه ویکی‌پدیا با اطلاعات تاریخی تبدیل نشده بود (یعنی کسالت‌بارترین و واضح‌ترین وسایلی که در این ژانر از آثار به کار گرفته می‌شود)، ناجوانمردانه به نظر می‌رسید که فیلم را به خاطر بهره نبردن از بعضی شیوه‌های معمول ساخت درام‌های زندگینامه‌ای انتقاد کنیم.

ورایتی / گای لاج
بازی به‌شدت وظیفه‌شناسانه رامالا گری در نقش اصلی فیلم بیشترین شانس را به آن در حوزه پخش جهانی‌اش پس از پایان جشنواره می‌دهد اما این محصول مشترک کشورهای ایتالیا و بلژیک در کل شانس تجاری زیادی نخواهد داشت.
سوزان نیکارلی که در سال ۲۰۱۷ هم در بخش دیگری از جشنواره با فیلم «نیکو ۱۹۸۸» (Nico, 1988) شرکت کرده بود از طریق ساخت چهارمین اثر روایی‌اش تأیید می‌کند که مؤلفی است با مشغله‌های ذهنی متفاوت در زمینه‌های موضوعی و زیبایی‌شناختی گوناگون. گرچه اثر جدید او در اجرا نسبت به آثار قبلی‌اش به‌هم‌ریخته‌تر است.
کارگردان به شکلی مشخص به تضاد تلخ میان کمپین‌های فمینیستی دنباله‌دار النور و تبعیتش از نوعی مردانگی سمی در زندگی شخصی علاقه‌مند است. این وضعیتی طعنه‌آمیز است که فیلم هم تصدیقش می‌کند اما از طریق تحلیلی ساده (چون عاشق آن مرد است) از کنارش می‌گذرد.
از درون این رابطه عاشقانه بد و دلبستگی آزاردهنده می‌شد موقعیت‌های سینمایی فوق‌العاده‌ای بیرون کشید اما فیلم دوشیزه مارکس قادر نیست به مرکز ماجرا وارد شود؛ دلیل عمده‌‌اش هم این است که فیلم چنان شیفته‌ی ایده‌های اخلاقی و سیاسی سوژه اصلی‌اش شده که از احساسات او سریع و بدون همدردی عبور می‌کند.
هالیوود ریپورتر / دبورا یانگ
ظاهرا فیلم‌های زندگینامه‌ای درباره کارل مارکس و خانواده‌اش طلسم شده‌اند؛ شاید این موضوع که حتما باید درباره این مدافعان اولیه طبقه کارگر با احترام بسیار سخن گفت و هم‌زمان از زندگی‌شان چیزی مربوط به مخاطب هم بیرون کشید، دلیل این وضع باشد. افراد بسیار کمی ممکن است امروز «مانیفست کمونیست» نوشته کارل مارکس و فریدریش انگلس را بخوانند اما ممکن است بسیاری از طریق یک فیلم درگیرکننده با نکات برجسته آن آشنا شوند. فیلمی که باید هنوز منتظر ساخته‌شدنش باشیم.
گاردین / جاناتان رامنی
فیلم به‌خوبی از پس نمایش واقعیت زندگی شخصی ویکتوریایی سوسیالیست‌های آن زمان برآمده است. سوای صحنه مربوط به بازدید عجیب از کارخانه، بخش عمده فیلم همچون تئاترهای خاص دوره ویکتوریایی در فضاهای داخلی تنگ می‌گذرد؛ به همراه سایه‌روشن‌های مصنوعی دوست‌داشتنی کریستال فورنیه فیلم‌بردار اثر که بیشتر به‌خاطر حضور در آثار سلین سیاما شناخته شده است.
در نهایت شگفت‌انگیز نیست اگر بگوییم که بازی رامالا گری است که فیلم را این‌چنین تماشایی کرده است. اگر کسی باشد که بتواند در آثار تاریخی به شکلی کاملا طبیعی حضور پیدا کند قطعا خود او است.
مایه ناامیدی است که فیلم دوشیزه مارکس به همان میزان که در ابتدا امیدوارکننده به نظر می‌رسد قادر نیست جذابیتش را تمام و کمال حفظ کند. در نهایت می‌شود گفت با فیلمی معتبر طرفیم که پشت آن تحقیق وجود داشته؛ فیلمی که بسیار محتمل است مخاطب با کمی بی‌میلی با آن در جشنواره روبه‌رو شود. فیلم در کل قابل دیدن است، گاهی باشکوه می‌شود و گاهی احمقانه. در لحظاتی خاص جسورانه است گرچه باید گفت که اثری انقلابی نیست.

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 120 views بار دسته بندی : هنر و سینما تاريخ : 22 نوامبر 2020 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.

برچسب ها